روشهای کمک به افراد افسرده:

قانون شماره یک:

چه یک گیاه باشد، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد...

قانون شماره دو:

تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی که در یتیم خانه هستند را با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند مقایسه کنید. یا مرگ و میر سالمندان بیماری که در خانه پرستاری می شوند و آنهایی که در خانه سالمندان.

کسی که افسرده است به طور ناخواسته دیگران را از خود دور می کند. این افراد هر چیزی که می شنوند یا می بینند و به هر چه که فکر می کنند، هر چه که می گویند و هر کاری که انجام می دهند از فیلتر آن افسردگی رد می شود. هر زمان که اطلاعات از یک احساس منفی فیلتر شود، تحریف می گردد. می بینید که خیلی وقت ها که به آنها می گویید درمورد افسردگیشان حرف بزنند، بیشتر و بیشتر افسرده شان می کند. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟

پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.

·مدام به آنها سر بزنید.

·به چشمانشان نگاه کنید و بیشتر به آنها لبخند بزنید.

·دستانشان را در دست بگیرید و شانه شان را نوازش کنید.

·بیشتر به حرفهایشان گوش دهید.

·سرگرمشان کنید.

·به آنها بگویید که کدام کارهایشان شما را تحت تاثیر قرار داده است، به فکر انداخته تان، احساس بهتری به شما داده یا باعث شده روحیه تان بهتر شود.

·بلندشان کنید و به سمت خوشی بکشانیدشان. با آنها به پیاده روی، سینما، یک رستوران زیبا یا حتی باغ وحش بروید.

·اگر به خودشان تکان ندادند، اشکالی ندارد. از آنها بخواهید با شما کارت بازی کنند، شطرنج بازی کنند یا یک فیلم کمدی بگیرید و در کنارشان تماشا کنید. یادتان باشد نباید آنها را مجبور به کاری بکنید.

·از آنها بخواهید چیزهایی را لمس کنند. اشیائی با بافت ها و رنگ های مختلف بیاورید و از آنها نظرشان را بخواهید. یک غذای خوشمزه و خوش ظاهر برای آنها درست کنید. سعی کنید لذت های کوچک وارد لحظاتشان کنید.

·بلند به آنها بگویید که برایتان مهم هستند. بگویید که دلتان برایشان تنگ شده و دلتان می خواهد برگردند و دوباره با شما خوش بگذرانند.هر چیزی که درموردشان دوست دارید را به زبان بیاورید.

·کارهایی که فقط با دوستان صمیمی خود انجام می دهید با آنها تکرار کنید. مثلاً با آرنجتان به بازویشان بزنید یا آرام با یک دسته کاغذ لوله شده بزنید روی سرشان. باید سعی کنید رفاقت خود را به آنها نشان دهید.

·به جای اینکه بپرسید حالشان چطور است بپرسید دوست دارند برای خوش گذراندن امروز چه کاری کنند و در آن کار همراهیشان کنید. به آنها بگویید که کاملاً مشخص است که حالشان بهتر شده و بعد حالشن را بپرسید و واقعاً به جوابی که می دهند گوش کنید.

·اگر خجالت زده بودند یک داستان مشابه درمورد خودتان بگویید و پشت سر آن داستان های دیگری که از خجالت زدگی کسان دیگر شنیده اید را مثل لطیفه برایشان تعریف کنید. هیچ چیز بیشتر از دیدن احساس خجالت زدگی دیگران این درد را در انسان تخفیف نمی دهد.

·اگر افسرده هستند پس حتماً احساس ناامیدی می کند. این مشکل برایشان بدون راه حل به نظر می رسد. بعد ازاینکه برای کم کردن شدت افسردگیشانبه آنها کمک کردید، اگر دوست داشتند درمورد آن صحبت کنند به آنها نشان دهید که چطور می توانند این مشکل را شکسته و به چند تکه تبدیلش کنند و بعد ببینند که کدام قسمت آن مهمتر است و سعی کنند راه حل های سالمی برای آن مشکل خاص پیدا کنند تا بتوانند مشکلات و دشواری ها را حل کنند نه تحمل.

چیز مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که اکثر کسانی که مرتکب خودکشی می شوند بین انجام دادن یا ندادن آن شک و تردید دارند. آنها در انتخاب بین درد زندگی کردن و درد مردن تردید دارند. اگر بتوانیم ارتباط آنها را با لذت های زندگی بیشتر کنیم و از  طرف دیگر دردی که با خودکشی نصیبشان می شود را در نظرشان شدیدتر جلوه دهیم آنوقت نتیجه مثبت خواهیم گرفت.

قوانین را به یاد داشته باشید؛ این را هم بدانید که همیشه استثناهایی هم وجود دارند. دستورالعمل ها را فراموش نکنید و آنها را برحسب موقعیت خود تغییر دهید. شاید نتوانیم جلوی خودکشی را بگیریم، اما می توانیم برای جلوگیری کردن از خیلی از آنها کمک کنیم.

پس سهم خودتان را برای نجات دیگران انجام دهید.

به آنهایی که نمی‌توانند به آسانی با دیگران ارتباط برقرار کنند، توصیه می‌شود:



١- به آنهایی که نمی‌توانند به آسانی با دیگران ارتباط برقرار کنند، توصیه می‌شود از طیف‌‌های مختلف رنگ زرد در اتاق و محل کارشان استفاده کنند.

 دکوراتورها معتقدند این رنگ انرژی زیادی در افراد ایجاد می‌کند و باعث برقراری ارتباطی راحت‌تر و صمیمی‌تر با دیگران می‌شود.

٢-اگر به افسردگی مبتلا هستید، پیشنهاد دکوراتورها این است که برای مدتی یکی از دیوارهای خانه یا محل کارتان را به رنگ زرد در بیاورید.

این رنگ تحریک‌کننده سیستم عصبی است و در درمان افسردگی‌های عصبی می‌تواند کمک‌کننده باشد.

اگر به‌طور ناخودآگاه از این رنگ لذت می‌برید و دوست دارید در فضای اطراف‌تان این رنگ وجود داشته ‌باشد، بهتر است در کنار این رنگ از رنگ بنفش که مکمل‌ آن است، استفاده‌کنید.

٣-دکوراتورها استفاده از این رنگ و طیف‌های متفاوت آن را به افراد پر جنب و جوش و عصبی که تیرویید پرکار دارند و دچار حمله‌های عصبی می‌شوند و نیز به افرادی که فشار خون بالا دارند، توصیه نمی‌کنند.

۴- رنگ زرد می‌تواند ذهن را تحریک‌ کند .

 بنابراین می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای اتاق مطالعه یا درس‌‌باشد. ولی قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض این رنگ ممکن است حالاتی مانند عدم تمرکز و تحرک زیاد در افراد ایجاد کند.

۵- دکوراتورها ضمنا هشدار می‌دهند که استفاده نابه‌جا از این رنگ می‌تواند احساس انزواطلبی و جدایی از اجتماع و مردم را در بعضی افراد به وجود آورد.

۶- اگر به‌طور ناخودآگاه از این رنگ لذت می‌برید و دوست دارید در فضای اطراف‌تان این رنگ وجود داشته ‌باشد، بهتر است در کنار این رنگ از رنگ بنفش که مکمل‌ آن است، استفاده‌کنید.

 در این صورت، فضایی کاملا مناسب و متعادل خواهید داشت. همچنین با استفاده از رنگ مکمل در کنار رنگ زرد می‌توانید از برخی عوارض ناشی از قرار گرفتن در معرض این رنگ که در طولانی‌مدت ایجاد می‌شود، جلوگیری کنید.

علایم افسردگی عبارتند از:

_اعتماد به نفس اندک.                               _داشتن احساس خستگی مفرط.

_کاهش توان جسمی.                             _کاهش شدید میل جنسی.

_کاهش توان ذهنی.                                _کم شدن وزن.

_بی تمایل به انجام فعالیت های روزانه.        _پریدگی رنگ رخسار.

_خواب های طولانی روزانه.                        _دل به هم خوردگی.

_بی خوابی های شبانه.                           _یبوست.

_گریستن های بی بهانه.                           _احساس در ماندگی.

_بی اشتهایی به غذا.                               _دارای خود باوری منفی.

_خواب آلودگی مستمر.                             _احساس جا به جایی درد در بدن.

_نفی جامعه و خانواده.                             _گاهی پر خوری و اضافه وزن.

_گریز از اجتماع.                                       _به شدت سلطه پذیر.

_نگرانی مستمر.                                      _بعضی موارد تمایل به خودکشی.

_عدم توانایی در تصمیم گیری.                    _مصرف مشروبات الکلی.

_اعتقاد کامل به باورهای کاذب.                   _پناه بردن به مواد مخدر.

_معتاد شدن به قمار.

_گاهی خود را مسئول تمام رنج ها و تلخی های دنیا دانستن.

_دلشوره داشتن دائمیاز تصور حادثه ی هولناکی که به زودی رخ می دهد.

توصیه های مهم برای درمان افسردگی:

_ خارج شدن از بستر خواب در ساعت مشخصی از صبح.

_افزایش نور در داخل اتاق.                    

_فعالیت های ورزشی.

 _بخشیدن خود و دیگران.

_تحرک و پیاده روی.                            

 _مصرف میوه.

 _مصرف پروتئین.                                  

 _عدم مصرف چربی.

_استفاده از منابع غذایی فیبر دار.            

_استحمام با آب ولرم.

_گوش دادن به موسیقی های شاد.        

 _مصرف زعفران در غذا. 

 _تماشای فیلم های کمدی.                    

 _سفر کردن.

_تماشای فیلم های آرام و لطیف.

_نگریستن به مناظر طبیعی آرام و شاد.

 _روآوردن به ایمان و درک درست از عشق به خداوند.

_مطالعه ی کتاب های جهت دار و هدفمند و نشاط آور.

_استفاده از عبارات تاکیدی نشاط آور و جهت دار.

 _استفاده از لباسهایی با رنگ شاد.